جمعه سیزدهم “جیسون ورهیز”
جمعه سیزدهم هنگامی رخ میدهد که سیزدهم ماه در روز جمعه قرار بگیرد. بر طبق خرافات این روز، به یک روز نحس و شوم معروف است. افرادی که از این روز می ترسند، اظهار داشته اند که در این روز، از فوبیای paraskevidekatria (ترس غیر منطقی از سیزدهمین جمعه سال) رنج می برند. در تقویم گرگوری این روز حداقل یک بار در سال اتفاق میفتد اما به طور معمول سه بار در سال این اتفاق تکرار میشود.
جمعه سیزدهم“Friday the 13th” فیلمی در سبک ترسناک و اسلشر است که در اوايل دهه ي 1980 با استقبال گسترده اي روبه رو شد. فيلم، یازده دنباله ي سينمايي و يک مجموعه تلويزيوني (1987 – 1990) را در ادامه داشت: جمعه سيزدهم 2 (استيو ماينر ، 1981) ، جمعه سيزدهم 3 (ماينر ، 1982) ، جمعه سيزدهم، فصل نهايي (جوزف زيتو ، 1984) ، جمعه سيزدهم 5: آغازي تازه (داني استاينمان ، 1985) ، جمعه سيزدهم 6: جيسون زنده است (تام مک لاکلين ، 1986) ، جمعه سيزدهم 7: خون تازه (جان کارل بيوچلر ، 1988) ، جمعه سيزدهم 8: جيسون منهتن را فتح مي کند (راب هدن ، 1989) ، جيسون به دوزخ مي رود: جمعه ي پاياني (آدام مارکوس ، 1993) ، جیسون ایکس (جیمز ایساک ، 2001) ، فردی علیه جیسون (رونی یو ، 2003)، جمعه سیزدهم (مارکوس نیسپل ، 2009)
“جیسون ورهیز” (Jason Voorhees) شخصیت خیالی در سری فیلم های “جمعه سیزدهم” است. این شخصیت معمولاً با ماسک مخوفی شبیه ماسک هاکی و قد و قامتی بلند در سری فیلمهای جمعه سیزدهم دیده میشود. جیسون همواره سلاح سردی مانند تبر و یا قمه در دست دارد و معمولاً اورکت سبز یا خاکی رنگ به تن میکند.
بر اساس خط داستانی این سری فیلمها او در کودکی به جهت چهره عجیب و نا متعارف توسط کودکان هم سن خود مورد تمسخر قرار میگیرد و در یک روز جمعه که مطابق با سیزدهم ماه میلادی بوده بر اثر تمسخر و بازی بیش از حد بچهها به طور اتفاقی درون دریاچه کریستال افتاده و غرق میشود. مادر او به اشتباه به عنوان قاتل دستگیر و اعدام میشود. جیسون که در واقع غرق شده و طبیعتاً باید مرده باشد، هر بار در جمعه سیزدهم هر سال به ندای مادرش دوباره از دریاچه کریستال برخاسته و به دستور مادرش بچههای بد را تنبیه میکند.
در کنار مایکل مایرز (Michael Myers) و فردی کروگر (Freddy Krueger) ، جیسون ورهیز (Jason Voorhees) یکی از قوی ترین و تنومندترین ترس های مدرن به شمار می رود. جیسون تا به حال حجم زیادی از نوجوانان و جوانان بی گناه (که البته در بعضی شرایط چندان هم بی گناه نبوده اند) را طی سالیان اخیر تکه تکه کرده و به قتل رسانده است. قربانیان جیسون همگی نوجوانانی هستند که به جنبه های مختلف گناه آلوده شده اند و از نظر جیسون آن ها تنها به اشتباهات جامعه شخصیت و اعتبار می بخشند. شاید برای ما تماشاگران سینمای مدرن، جیسون دیوانه ای باشد که انسان ها را به خاطر گناهانشان مجازات می کند. رفتار روانی گونه او ترسناک ترین چیزی است که مستقیما ما را مورد حمله قرار می دهد. او دقیقا مانند آدمکش هم ترازش مایکل مه یرز هیچ گاه بدون ماسکش دیده نمی شود و نمادی بی صدا و بی کلام است و همین است که او را تبدیل به یکی از قوی ترین و تاثیرگذارترین روانی ها تبدیل کرده است. قربانی های او نمی توانند آمدن او را ببینند و نمی شنوند که چه زمانی می آید و در اغلب موارد نمی دانند که با چه چیزی به آن ها حمله می شود. حتی ما به عنوان تماشاگر نیز نمی دانیم با چه چیزی و در چه زمانی رویارو هستیم. جیسون یک شخصیت شناخته شده نیست و همین دلیل باعث ادامه یافتن این مجموعه بیش از 30 سال شده است. او فراموش نشدنی است و یکی از ترسناک ترین قاتل هایی است که تابه حال روی پرده سینما نشان داده شده است.