سرگذشت “جان اسنو”

“بازی تاج و تخت” از بهترین سریال های تاریخ محسوب میشود و در کشور ما هم طرفداران زیادی دارد, این محبوبیت باعث فروش بالای محصولات مختلف این سریال شده و قطعا یکی از شخصیت های اصلی این مجموعه یعنی “جان اسنو” در این فروش سهم مهمی داشته است
در این مقاله قصد داریم بیوگرافی مختصری از این کاراکتر را شرح دهیم
تولد

“جان اسنو” در “ایگان تارگرین” به دنیا آمد و پسر “لیانا استارک” و “ریگار تارگرین” و آخرین شاهزاده “دراگون استون” بود, از دوران کودکی ، جان را به عنوان پسر نامشروع “ادارد استارک” برادر لیانا می شناختند و جان در کنار فرزندان مشروع او در “وینترفل” بزرگ شد
با این حال ، والدین واقعی او از همه مخفی نگه داشته شدند ، از جمله خود جان , به منظور محافظت از او در برابر کسانی که به دنبال نابودی کامل خانه تارگرین پس از شورش “رابرت” و حفظ نظم در قلمرو بودند
مرگ غیر واقعی

جان برای فرار از وضعیت نامشروع بودنش ، به گروه “دیده بان شب” می پیوندد و سرانجام به عنوان فرمانده لرد (کل) انتخاب می شود. با این حال ، او بعداً در “موتینی” به خاطر همدردی با گروه آزاد به قتل می رسد
چندی بعد با استفاده از قدرت «R’hllor» ، جان توسط “ملیساندرا” به دستور “سرداوس سیورث” احیا می شود
بعد از آن جان خود را از دیده بان شب جدا کرد و به خواهرش “سانسا استارک”پیوست
پادشاهی

جان و سانسا با هم به ساخت ارتش پرداختند, “وینترفل” را در نبرد با “بولتون ها” باز پس میگیرند و سلطه استارک ها بر شمال را باز میگردانند
به دنبال اعدام “رمزی بولتون” , جان در شمال پادشاه اعلام شده و زمانی که جنگ برای “وستروس” آغاز می شود ، جان با “دنریس تارگرین” خواهر “ریگار ” برای اطمینان از حمایت او در برابر “وایت واکرها” مذاکره می کند زیرا اژدهایان و تعداد زیاد سنگ های آتشفشانی که دنریس در مقر نظامی “دراگون استون” خود دارد ، برتری مهمی در جنگ بزرگ محسوب میگردد
به دنبال والدین واقعی

پس از موفقیت در جنگ و زنده گرفتن یکی از وایت واکر ها و فرستادنش برای ملکه “سرسی لنیستر” , برای اثبات واقعی بودن ارتش مردگان ، جان خود را به دنریس وعده می دهد ، او که عاشق دنریس تارگرین شده است ، متعاقباً کناره گیری کرد و به عنوان سرپرست شمال انتخاب شد
جان و دنریس همراه با ارتش دنریس به وینترفل برگشتند ، جان دوباره به خواهر و برادرهای خود “آریا و برن استارک” پیوست که پدر و مادر واقعی خود را پیدا کند
جنگ سرزمین پادشاهی

پس از آنکه “سموئل تارلی”خط و نسب جان را برایش نشان داد ، او در نبرد وینرفل می جنگد که در طی آن “پادشاه شب” شکست می خورد و از بازگشت شب بلند جلوگیری می شود
پس از آن ، جان در مبارزه خود برای از بین بردن تاج و تخت آهنین به دنریس کمک می کند و در جنگ سرزمین های پادشاهی شرکت میکند, با این حال هنگامی که دنریس وقتش را با نابود کردن قلعه “سرزمین پادشاهی” همراه با اژدهایان هدر می دهد ، جان تلاش میکند که از مردم سو استفاده نشود ولی ناکام می ماند
جان که نمی تواند دنریس را از این مسیر منصرف کند ، با او درگیر می شود و دنریس را به قتل میرساند تا از قتل عام بیشتر جلوگیری کند و بعد از آن توسط متحدان تارگرین زندانی میشود
تبعید

به دنبال شورای عالی ۳۰۵ میلادی ، “برن” به عنوان پادشاه شش پادشاهی انتخاب می شود ، با متحدان تارگرین مذاکره می کند و جان در نهایت به تبعید فرستاده می شود
جان به دیده بان شب برمی گردد و به “دایر ولف” خود ملحق شد, پس از آن او قوم آزاد باقی مانده را به محل سکونت قبلی خودشان برمیگرداند
تهیه شده توسط طناز رجبعلی
مقاله ای از سایت فروشگاه thecollector.ir
