10 مادر برتر دنیای مارول
وقتی طرفداران به قهرمانان دنیای سینمایی مارول فکر میکنند، به سربازان فوقالعاده، خدایان و افرادی فکر میکنند که با شهامت پشتیبانگیری از لباسهای فناوری پیشرفته استفاده میکنند. احاطه شده توسط نبردهای بین کهکشانی و مخاطرات بزرگتر از زندگی، به راحتی می توان نادیده گرفت که چگونه ابرقهرمانان مارول به آن چیزی که هستند تبدیل شدند.
به افتخار روز جهانی مادر، قهرمانان گمنام دنیای سینمایی مارول را جشن می گیریم: زنانی که قهرمانان MCU را بزرگ کردند. در اینجا 10 مادر برتر ما در MCU آورده شده است.
10. پپرپاتس – مادر مورگان استارک
در حالی که رابطه تونی و مورگان نقطه کانونی زندگی بتهایی است که خانواده پاتس-استارک در خانه دریاچه خود ایجاد کردهاند، بینندگان همچنین میتوانند تصور کنند که پپر یک مادر فوقالعاده است. پپر پس از مراقبت از تونی و عجیبوغریبهایش بهعنوان دستیار و بعداً دوست دخترش، سالها تحت آموزشهای غیررسمی برای مادر شدن بود.
پپر همچنین با سایر انتقامجویان برای مبارزه با تانوس به میدان نبرد میآید و زندگی خود را برای محافظت از جهانی که دخترش خانه میخواند، به خطر میاندازد. بینندگان برای اولین بار پپر و مورگان را در کنار هم می بینند که او در مراسم تشییع جنازه تونی به دخترش دلداری می دهد و در حالی که مورگان در سوگ پدرش می نشیند، او را نزدیک نگه می دارد.
9. لورا بارتون – مادر کوپر، لیلا و ناتانیل
لورا برای اولین بار در فیلم انتقامجویان عصر اولتران ظاهر می شود، که باعث شوک همه انتقام جویان به جز Black Widow شد. به نظر می رسد هاکای خانواده اش را برای امنیت در مزرعه ای در آیووا مخفی کرده است. در حالی که هاکای قهرمان میشد و دنیا را نجات میداد، لورا با میل خود به خاطر خانوادهاش منزوی میشد و به قهرمانیهای خودش دست میزد. او برای مدت طولانی از سه فرزندشان مراقبت کرد تا شوهرش بتواند انتقام را ادامه دهد.
بعدها، در Hawkeye، او با تصمیمات چالش برانگیز شوهرش همدلی می کند. در حالی که او از خانه دور است، او از فرزندانش به دلیل ناامیدی آنها از غیبت پدرشان در ایام کریسمس حمایت می کند. لورا با مشت ها غلت می زند و رفاه خانواده اش را در اولویت قرار می دهد. او حتی کیت بیشاپ را برای تعطیلات میبرد.
8. جانت ون داین مادر هوپ ون داین
جانت به عنوان یک قهرمان فوق العاده، الهام بخش دخترش است. پس از خداحافظی با دخترش، به نظر می رسد جانت در یک ماموریت از بین می رود و هوپ را ترک می کند تا بزرگ شود و در نهایت از پدرش بیگانه شود. هوپ ردای مادرش را به عنوان زنبور می گیرد.
به طور معجزه آسایی، در مرد مورچه ای و زنبور، جانت در قلمرو کوانتومی قرار دارد. مادر و دختر از به هم رسیدن دوباره خوشحال هستند. دو زنبور زمان از دست رفته را در دنیای کوانتومی جبران می کنند، زمانی که در نهایت زمان جانت در قلمرو کوانتومی توضیح داده می شود. به نظر می رسد جانت برخی از ماجراهای غول پیکر خود را در آنجا داشته است، به خصوص در کنار کانگ فاتح.
7. مردیت کوئیل – مادر پیتر کوئیل
اگرچه مردیث و پیتر زمان زیادی با یکدیگر روی صفحه نمایش نمیگذارند، تأثیر او بر ستارهی بالقوه در سراسر سهگانه نگهبانان کهکشان بازتاب مییابد. مدت کوتاهی پس از اینکه پیتر مادرش را در سنین جوانی به دلیل سرطان از دست داد، توسط Ravagers ربوده شد. او در میان آنها بزرگ می شود و در بزرگسالی به نوار میکسی که مادرش قبل از مرگ به او داده بود گوش می دهد.
پیتر پس از نجات کهکشان برای اولین بار، سرانجام هدیه دیگری از مادرش باز می کند: یک نوار ترکیبی با عنوان Awesome Mix Vol. 2. مهربانی و ستایش او از پسرش، پیتر را هم قوی و هم آسیب پذیر می کند، دو ویژگی که به او در تلاش های قهرمانانه اش کمک می کند. به علاوه، برخی از آهنگ های عالی همیشه کمک می کنند!
6. ماریا رامبو – مادر مونیکا رامبو
همانطور که در کاپیتان مارول دیده میشود، ماریا یکی از معدود زنانی بود که به عنوان ستوان نیروی هوایی خدمت میکرد و یک الگوی عالی برای دخترش مونیکا بود. او توانست مونیکا را به تنهایی بزرگ کند و عشق به پرواز و آسمان را در دخترش القا کند. در WandaVision، بینندگان متوجه می شوند که ماریا S.W.O.R.D را تاسیس کرده است. قبل از مرگ غم انگیزش بر اثر سرطان. مونیکا با تماشای دستیابی مادرش به چیزهای شگفت انگیز بزرگ شد و در نهایت راه او را دنبال کرد.
همانطور که مونیکا وضعیت وست ویو را اعلام می کند، واضح است که او با مهربانی ای که به واندا نشان می دهد، شفقت بی پایانی را از مادرش آموخته است. همچنین مشهود است که او هنگام ورود به هگز، اعصاب و شجاعت محض را از مادرش آموخت. وقتی مونیکا در The Marvels بازگردد، طرفداران به بررسی تأثیر ماریا روی دخترش ادامه خواهند داد.
5. واندا ماکسیموف – مادر بیلی و تامی
وقتی واندا دو پسر دوقلو بیلی و تامی را دارد که به سرعت در حال رشد هستند، اولویتهای او بلافاصله تغییر میکنند. هر انتخابی که او در WandaVision انجام می دهد به نام محافظت از آنها است. او مرتباً خود را در معرض خطر قرار می دهد تا آنها را ایمن نگه دارد. در نهایت، واندا تصمیم سختی می گیرد که کنترل خود را در Westview رها کند. متأسفانه، پسران او در این روند از وجود خود محو می شوند.
با این حال، تیتراژ پس از آن نشان میدهد که علیرغم ناپدید شدن ظاهری آنها، واندا هرگز از جستجوی آنها در مولتیورس دست برنداشت. در حالی که دارکلد را می خواند، صدای تامی و بیلی را می شنود که او را صدا می کنند. در فیلم دکتر استرنج مولتیورس دیوانگی، واندا تمام تلاش خود را می کند تا فرزندانش واقعیت پیدا کنند. هیچ هزینهای برای جادوگر اسکارلت زیاد نیست – حتی کارهایی که سایر قهرمانان آن را غیرقابل توصیف میدانند. به نظر می رسد که داستان واندا به عنوان یک مادر تازه شروع شده است.
4. راموندا – مادر تی چالا و شوری
پس از مرگ همسرش، راموندا باید به عنوان ملکه واکاندا و مادر تی چالا و شوری، ستونی از قدرت بود. عشقی که او به هر دو فرزندش دارد از لحظه ای که آنها با هم روی پرده سینما هستند آشکار است. هنگامی که به نظر می رسد که تی چالا از بین رفته است، او هر کاری را که باید برای حفظ شوری انجام می دهد و او را از بیرنان زانا بیرون می کند و به قبیله جباری پناه می برد. اینجاست که او متوجه می شود که تی چالا به سختی به زندگی می چسبد، زیرا از سقوط در طول دوئل خود علیه کیلمونگر جان سالم به در برده است.
او با دادن آخرین گیاه قلبی شکل به او از اجدادشان و باست می خواهد تا پسرش را شفا دهند. او با فداکاری و تفکر سریع خود می تواند پسرش را از آستانه مرگ بازگرداند تا یک بار دیگر پلنگ سیاه شود. پس از مرگ نابهنگام تی چالا قبل از واکاندا تا ابد، راموندا به عنوان حاکم واکاندا وارد می شود. شجاعت بی پایان او به ملت فرصتی برای مبارزه با پادشاه نامور می دهد.
3. زن عمو می – زن عموی پیتر پارکر
می به عنوان زن عمو و سرپرست محبوبش، برای پیتر پارکر یک مادر است. هنگامی که او می داند که او مرد عنکبوتی است، هر کاری که می تواند انجام می دهد تا ترس های خود را کنار بگذارد و از او حمایت کند تا او تبدیل به قهرمانی شود که قرار است باشد. در سرتاسر فیلمهای مرد عنکبوتی، او منبع سرگرمی، ثبات و راهنمایی در زندگی پیتر است.
می به پیتر در بخشهای سادهتر و سرگرمکنندهتر نوجوانی، مانند بستن کراوات و یادگیری نحوه رقصیدن، کمک میکند. او همچنین جان خود را برای محافظت از پیتر فدا میکند و با نفس مرگش مهمترین درسی را به او میدهد که وقتی به او میگوید: “با قدرت زیاد، مسئولیت بزرگی نیز باید به وجود بیاید.”
2. یینگ لی – مادر شانگ چی و ژو شیالینگ
یینگ لی پس از علاقه مند شدن به شو ون وو، خانه خود در تالو و توانایی های ماورایی خود را فدای عشق کرد. آنها صاحب دو فرزند به نام های شانگ چی و ژو شیالینگ شدند. همانطور که او گذشته خود را برای یک جوان شانگ چی تعریف می کرد، به او گفت که اگرچه قدرت خود را رها کرد، اما آنچه در ازای آن به دست آورد بسیار بهتر است.
هنگامی که دشمنان قدیمی ون وو لی و فرزندانش را در خانه تنها می یابند، او به فرزندانش دستور می دهد که برای امنیت به داخل خانه بروند. اگرچه او می تواند بسیاری از دشمنان خود را از بین ببرد، لی در نهایت جان خود را برای محافظت از فرزندانش می دهد. از طریق خاطرات شانگ چی، بینندگان می توانند ببینند که عشق و ایمان او به پسرش چیزی است که او همیشه با خود حمل می کند.
1. فریگا – مادر ثور و لوکی
فریگا به عنوان مادر ثور و لوکی مسئول تربیت دو پسر بسیار متفاوت بود. با وجود غرور و قدرتی که هر دو پسرش داشتند، فریگا همیشه میتوانست آسیبپذیری هر یک از آنها را ببیند و به آن توجه کند. زمانی که لوکی در سلولی در آسگارد در فیلم ثور: دنیای تاریک حبس شد، فریگا هنگام صحبت با پسرش تعادل کاملی بین مسئولیت پذیری و شفقت برقرار کرد. او به او یادآوری کرد که به دلیل انتخاب های خودش آنجا بوده است، اما هر کاری که می توانست انجام داد تا او را راحت کند، به دیدارش رفت و به او حکمت داد.
زمانی که ثور در فیلم انتقامجویان پایان بازی، راه خود را گم کرد و در جریان سرقت زمانی با مادرش برخورد کرد، او بلافاصله متوجه شد که پسرش از آینده است و خاطرنشان کرد که با او “مهربانی” نکرده است. درست همانطور که با لوکی انجام داد، او به ثور در یکی از تاریک ترین ساعات زندگی اش به خردی که نیاز داشت، پیشنهاد می کند. هر وقت پسرانش گم میشدند، میدانست چه بگوید تا به آنها کمک کند راهشان را پیدا کنند. پس از مرگ او، پسرانش همیشه بینش او را به یاد می آوردند.
ترجمه از هادی شنوایی – برگرفته از سایت سایدشو