5 دلیل که سم وایز گمجی در ارباب حلقه ها یک قهرمان بزرگ است.

از سال 2003، هرسال در روز 25 مارس مصادف با نابودی حلقه در ارباب حلقه ها، جشن خواندن داستان های تالکین برگزار می شود. با نزدیکتر شدن به این تاریخ، شخصیتها و مضامینی را که طرفداران سرزمین میانه همچنان دوستشان دارند جشن میگیریم.
وقتی از طرفداران ارباب حلقه ها پرسیده می شود که به نظر آنها یکی از قهرمان ترین شخصیت های داستان کیست، سم وایز گمجی اغلب بهترین پاسخ است. او شجاع است، قلبش را به آستین می بندد و هرگز از فرودو بگینز یا تلاش آنها دست نمی کشد. در اینجا پنج دلیل اصلی ما وجود دارد که نشان می دهد سم وایز گمجی یکی از قهرمان ترین شخصیت های ارباب حلقه ها است.
5. او تا آخرین لحظه وفادار است.
تماشاگران در اوایل سه گانه ارباب حلقه ها با سم وایز ملاقات می کنند، در حالی که او و فرودو از جشن های جشن تولد بیلبو لذت می برند. وفاداری سم برای اولین بار با استراق سمع گفتگو در مورد حلقه بین گندالف و فرودو مورد آزمایش قرار می گیرد. او بلافاصله متهم به پیوستن به فرودو در سفرش می شود و بدون شکایت پیش می رود.
آنها با هم با خطرات زیادی روبرو می شوند و سم فرصت های متعددی برای بازگشت به امنیت شایر دارد. در عوض، در شورای الروند، او داوطلب می شود تا فرودو را در تلاش برای نابودی حلقه همراهی کند. او می داند که سفر منتهی به آنجا خطرناک بود و جاده پیش رو نوید خطرات بیشتری را می دهد. با وجود این، او حاضر نیست دوستش را بدون او بگذارد.
سم هرگز قولی را زیر پا نمی گذارد
هنگامی که فرودو سعی می کند پس از حمله اوروک-های، آمون هن را خودش ترک کند، سم او را تعقیب می کند. فرودو به سم می گوید که به تنهایی به موردور می رود، که سم پاسخ می دهد: “البته که هستی… و من با تو می آیم!” او قایق فرودو را در آب تعقیب می کند، حتی اگر نمی تواند شنا کند. وقتی فرودو او را نجات میدهد، به فرودو میگوید که به گندالف قول داده است که او را ترک نکند و گفت: “و من قصد ندارم… قصد ندارم.”
حتی زمانی که فرودو سم را روی پلههای سیریث اونگول میفرستد، سم در نهایت به کنار بهترین دوستش برمیگردد و جان او را نجات میدهد. شکی نیست که بدون وفاداری تزلزل ناپذیر سم به فرودو، تلاش برای از بین بردن حلقه شکست می خورد.
4. او حرفش را میزند، حتی زمانی که سخت است.
فرودو و سم بین نازگول، ترولهای غار و انبوهی از اورکها، حتی در روزهای ابتدایی جستجوی خود، با سهم بیشتری از خطر مواجه بودند. همانطور که دو هابیت از بقیه اعضای انجمن جدا می شوند و به موردور نزدیک می شوند، خود را با تهدیدهای بیشتری می یابند. در میان آنها، گولوم خیانتکار به جمع کوچک آنها در Emyn Muil ملحق شد. همانطور که همراه جدید آنها آنها را به موردور نزدیکتر می کند، حلقه شروع به تسخیر قلب و ذهن فرودو می کند.
در جایی که شفقت فرودو او را به اعتماد به گولوم سوق می دهد، سم همچنان محتاط است. او می بیند که چگونه میل گولوم به حلقه او را فریب می دهد و فرودو را از اعتماد به او منصرف می کند. سرانجام فرودو متوجه می شود که خیانت گولوم زمانی که او را به شلوب رها می کند اجتناب ناپذیر بوده است. او به طور همزمان تشخیص می دهد که سم کسی بود که باید در تمام مدت به او اعتماد می کرد.
دوستان واقعی حقیقت را می گویند
سم همچنین نگرانی خود را در مورد فشاری که حلقه بر فرودو در چندین نوبت دارد ابراز می کند. واکنشهای فرودو به این ادعاها با نزدیکتر شدن به موردور بیشتر تدافعی میشود. برای مدتی، سم حتی تا آنجا پیش می رود که پیشنهاد حمل حلقه را می دهد. او بارها و بارها حقایق سختی را به فرودو می گوید که فرودو از دیدن آنها امتناع می کند. حتی زمانی که فرودو گاهی با عصبانیت واکنش نشان میدهد، سم اصرار میکند که آنچه را که فرودو برای رفاه خودش میبیند، به او بگوید، که به شجاعت خودش نیاز دارد.
3. او در مواجهه با شکست خوش بین است.
روحیه غالب سم یکی از بزرگترین نقاط قوت اوست. این یک نیروی محرکه پشت توانایی او برای استقامت است. فراتر از این، وقتی که قدرت فرودو در حال تزلزل است، این منبع دائمی تشویق برای فرودو است. در یاران حلقه، او با هیجان زیادی درباره رفتن به دیدن الف ها صحبت می کند، در حالی که استرایدر آنها را در طبیعت هدایت می کند. او در حالی که فرودو مجروح از تیغه مورگول دراز کشیده به ترول های بیلبو اشاره می کند. با وجود موجودات غول پیکر فیل مانند که سربازان دشمن را حمل می کنند، از دیدن Oliphaunts خوشحال می شود.
حتی پس از اینکه فرودو شمشیر خود را به گلوی سم میگیرد، سم نشاطآورترین سخنرانی کل سهگانه را ارائه میکند و به فرودو میگوید «حتی تاریکی هم باید بگذرد». او ادامه می دهد، اگرچه ممکن است اینطور به نظر نرسد، اما چیزهای خوبی در دنیا باقی مانده است و “ارزش جنگیدن را دارد.” بعداً، در حالی که آنها در سرزمینهای متروک موردور در حال خشک شدن هستند، سم نور ستارهای را مییابد که در آسمان تاریک بالا میدرخشد. او از آن شگفت زده می شود و به فرودو می گوید: “در آنجا نور و زیبایی وجود دارد که هیچ سایه ای نمی تواند آنها را لمس کند.”
امیدواری سم یک هدیه است
سم در نهایت اذعان می کند که احتمالاً هیچ سفر بازگشتی به شایر وجود نخواهد داشت. با وجود این ادعا، او سعی می کند شایر را به ذهن فرودو بازگرداند. او از پرندگان و گلها و مزارع و توتفرنگیها در فصل بهار صحبت میکند و سعی میکند تا حدی از اندوه فرودو بکاهد. در مواجهه با خطر، تاریکی و حتی پذیرش مرگ احتمالی آنها، توانایی سم برای یافتن نور در بدترین شرایط پایدار است.
2. او شجاع است زمانی که لازم باشد.
سم و فرودو با اولین دشمن واقعی خود در Weathertop روبرو می شوند که پنج نازگول آنها را محاصره می کنند. سام علیرغم اینکه نیمی از اندازه آنهاست، اولین کسی است که خود را به سمت حلقه های شنل پرتاب می کند. او با وجود اینکه شنا بلد نیست، قایق فرودو را در آندوین دنبال می کند. او سعی میکند با فارامیر و افرادش مبارزه کند، حتی اگر تعداد او بیشتر و بزرگتر باشد. هنگامی که او به عمل فراخوانده می شود، حتی در برابر شانس های نامطلوب، سم با شجاعت پاسخ می دهد.
با این حال، قابل توجه ترین لحظه شجاعت سم زمانی اتفاق می افتد که او با عنکبوت غول پیکر شلوب روبرو می شود. او که با استینگ و فیال گالادریل مسلح است، برای نجات فرودو، وحشت ازهشت پا را به عهده می گیرد. اگرچه بسیاری قبلاً تلاش کرده بودند و نتوانسته بودند از چنگ دوکی شلوب فرار کنند، سم پیروز ظاهر می شود. شلوب، به شدت زخمی شده، به لانه خود عقب نشینی می کند.
شجاعت سر به فلک کشیده
او ابتدا باور می کند که فرودو مرده است، اما متوجه می شود که او زنده است، زیرا اورک ها او را به برج سیریث اونگول برمی گردانند. در یک شاهکار دیگر با شجاعت باورنکردنی، سم وارد برج می شود و با اورک هایی که هنوز آنجا هستند مبارزه می کند و فرودو را نجات می دهد. سم به طرز شگفتآوری ناعادلانه با بیباکی خود معادلات را بر هم میزند که با هیچیک از شخصیتهای سریال مشابه نیست.
1. سم اراده آهنینی برای هر کاری دارد.
شجاعت، خوش بینی، صداقت و وفاداری سم همه ریشه در قدرت اراده او دارد. او با خستگی، ترس، و احتمالات دلسردکننده دست و پنجه نرم میکند، اما همچنان انگیزهای برای فشار ذهنی، فیزیکی و احساسی پیدا میکند.
بزرگترین لحظه قدرت او در دامنه کوه Doom اتفاق می افتد. او تشخیص می دهد که شانس بازگشت به خانه از بین رفته است. او می بیند که فرودو چقدر ضعیف است و همچنان سعی می کند روحیه اش را بالا ببرد. در حالی که فرودو ناامید می شود و به تمام کارهایی که حلقه با او کرده است فکر می کند، سم قدرتی را که برایش باقی مانده را فرا می خواند. او به فرودو می گوید: «پس بگذار از شر آن خلاص شویم – یک بار برای همیشه! بیا آقای فرودو. من نمی توانم آن را برای تو حمل کنم … اما می توانم تو را حمل کنم! بیا دیگه!”
پایان همه چیز … به جز دوستی
سم فرودو و وزن قابل توجه حلقه را روی شانه هایش می کشد. او ذهن، قلب و بدن خود را موظف به رهایی فرودو از زیر بار او و نجات سرزمین میانه کرد. جای تعجب نیست که وقتی حلقه سرانجام نابود شد، فرودو به سم می گوید: “از اینکه با تو هستم، ساموایز گمجی… اینجا در پایان همه چیز خوشحالم.”
همانطور که تالکین در ارباب حلقهها مینویسد: «اگر یک موجود عاقل بود تسلیم میشد، اما سم وایز با جنون فوقالعادهای سوخت، وسواس درخشانی برای غلبه بر هر مانعی، یافتن فرودو، نابود کردن حلقه، و پاکسازی سرزمین میانه از شر آن. باو شکست خورد، شاید، ولی یک بار دیگر تلاش کرد. هزاران، هزار بار اگر لازم بود تلاش می کرد، اما از تلاش دست نمی کشید.»
خود فرودو سم را «سم وایز شجاع» نامید و تشخیص داد که توانایی او برای ادامه کار تا حد زیادی به خاطر سم است. بدون نقاط قوت و قهرمانی سام، شک نیست که فرودو زنده بماند و سرزمین میانه نجات یابد.
ترجمه ای از هادی شنوایی – برگرفته از سایت ساید شو