تاریخچه شبیه سازی (کلون) در جنگ ستارگان

در سال‌های اخیر، رسانه‌های جنگ ستارگان بسیار به جنبه‌های کلون ها و شبیه‌سازی پرداخته‌اند. از اولین حضور آنها در جنگ ستارگان 2: حمله کلون ها تا جدیدترین کانون توجه گسترده آنها در سریال جنگ ستارگان کلون‌ها موضوع داغی هستند. اما واقعاً از کجا سرچشمه گرفته‌اند، و چگونه بر کهکشان بسیار دور تأثیر گذاشته‌اند؟

در زیر، بیایید نگاهی به تاریخچه شبیه سازی در فیلم و تلویزیون جنگ ستارگان بیندازیم.

جانگو فت

حمله کلون ها

در بیشتر موارد، کلون های جنگ ستارگان همان چهره را دارند. این به این دلیل است که همه آنها با استفاده از DNA تقویت شده توسط یک شکارچی بدنام Mandalorian™ به نام Jango Fett™ ایجاد و رشد کرده اند. بدیهی است که جنگو به عنوان یک شکارچی فضل، ویژگی های بسیار مطلوبی برای ایجاد سرباز داشت. او تیراندازی خبره با آموزش رزمی بالا بود. با ایجاد ارتش نخبه توسط Kaminoans، آنها به نقطه شروع درست نیاز داشتند.

جانگو و پسرش در سیاره دوردست Kamino™ زندگی می کردند. در آنجا، دانشمندان کامینو می‌توانند DNA جانگو را استخراج و مطالعه کنند، و او می‌تواند پناهگاه امنی از دشمنانی مانند اوبی ون کنوبیi پیدا کند. این بخشی از قرارداد او با کامینوانس ها بود. این کامینوئن‌ها به نوبه‌ی خود بیش از یک دهه قبل از شروع جنگ‌های کلون‌ها، با استاد جدای سیفو دیاس قرارداد بستند و مأمور ساخت کلون‌ها شدند.

بوبا فت

حمله کلون ها

در نهایت، جانگو فت در ازای ارائه DNA خود چیز زیادی نخواست. تنها چیزی که او می خواست یک کلون بدون تغییر برای خودش بود. این پسر به هیچ وجه مهندسی نمی شد تا بتواند با سرعت عادی رشد و تکامل یابد و عمری انسانی داشته باشد. به این ترتیب، بوبا فت تنها پسر جانگو فت بود.

هنگامی که جانگو فت در Geonosis™ درگذشت، بوبا فت ردای مزدور را به دست گرفت. در جدیدترین تداوم کانون، بوبا فت با فنک شاند کار کرد تا از کاخ Jabba the Hutt’s™ در Tatooine™ پیشی بگیرد. اکنون او دایمیو Mos Espa™ است. او در حال حاضر هیچ فرزندی از خود ندارد.

اکشن فیگور بوبا فت | Boba Fett | از فیلم جنگ ستارگان

سربازان کلون

جنگ های کلون ها

Clone troopers در ابتدا به عنوان ماشین های جنگی در نظر گرفته شده بود. با این حال، مجموعه The Clone Wars™ به ما نشان داد که سربازان هر کدام شخصیت، انگیزه ها و خواسته های خود را دارند. سربازان خوب ممکن است از دستورات پیروی کنند، اما از قلب خود نیز پیروی خواهند کرد. بسیاری از کلون ها هویت منحصر به فرد خود را با رنگ آمیزی زره و رنگ کردن موهای خود مانند کاپیتان رکس نشان دادند. برخی مانند Arc Trooper Jesse™، خالکوبی‌های بزرگ صورت خود را انجام دادند.

دیگران، مانند Commander Cody™، رویکرد یکسان تری را ترجیح دادند. اما کودی هنوز شخصیتی متمایز داشت، درست مانند ولف، گرگور و غیره. علاوه بر این، در حالی که همه کلون‌ها تارهای صوتی یکسانی داشتند، طرفداران همیشه می‌توانستند تفاوت‌های بین رجیسترها، لحن‌ها و لهجه‌هایشان را متوجه شوند. اشتباه نکنید – علیرغم منشأ ساختگی آنها، این مردان گوشت و خونی بودند که به جای داشتن دارایی، سزاوار این بودند که با آنها رفتار شود.

امگا

دسته بد (The Bad Batch)

Omega™ دومین کلون بدون تغییر در تاریخ جنگ ستارگان بود. او همچنین اولین کلون زن در جنگ ستارگان بود. نویسنده E.K. جانستون بعداً سرباز کلون تراجنسیتی به نام خواهر را در رمان امید ملکه از جنگ ستارگان فاش کرد. به غیر از خواهر، امگا برجسته ترین کلون زن است. او همچنین در بدو تولد جهش سریع پیری را دریافت نکرد، بنابراین در حالی که از نظر فنی از همراهانش بزرگتر است، مانند یک دختر پیش از نوجوانی ظاهر می شود و رفتار می کند.

با این حال، در پایان فصل دوم The Bad Batch™، ما با کلون زن دیگری آشنا شدیم. دکتر مرموز امپراتوری در شکنجه و زندانی کردن همتایان خود شرکت داشت. ما نمی دانیم که می توانیم به او اعتماد کنیم یا خیر. ما چیزی در مورد او نمی دانیم. اما فصل سوم و آخر سریال The Bad Batch امیدواریم ما را روشن کند.

نیروی کلون 99

دسته بد (The Bad Batch)

علم هرگز بی عیب و نقص نخواهد بود. در ایجاد ارتش جمهوری “کامل”، حتماً اشتباهاتی وجود داشت. این مسائل باعث شد که نیروهای کلون در نهایت به Bad Batch™ معروف شوند. هر یک از اعضا – Hunter™، Wrecker™، Tech™، Crosshair™، و بعداً Echo™ – در کد ژنتیکی خود نقص داشتند. اگرچه این امر آنها را در نظر کمینوان ها نامطلوب می کرد، اما جمهوری این فرصت را دید که آنها را به یک گروه سرکش تبدیل کند.

آنها اسکادران ویژه Clone Force 99™ را تشکیل دادند. کلون های “معیب” از تفاوت های خود برای برتری بیشتر از بقیه استفاده کردند. Bad Batch که یک تیم بسیار مورد توجه و موفق بود، واقعاً با Regs یا کلون های معمولی کنار نمی آمد. اما این باعث نشد که آنها با هم کار نکنند و هر بار کار را انجام دهند.

ماف گیدئون، دکتر پرشینگ و گروگو

ماندالوریان

ماف گیدئون، شرور اصلی ماندالوریان، بی‌رحمانه گروگو را شکار کرد. اما چرا؟ معلوم شد که او به پسر کوچک سبز برای آزمایش نیاز داشته است. فصل 3 ماندالوریان بسیار عمیق تر به این طرح پرداخت. دکتر پرشینگ ™ ظاهراً در تمام زندگی خود شبیه سازی را مطالعه کرده بود. تحقیقات او او را مورد توجه گیدئون قرار داد. و گیدئون که از نیرو و جدی می دانست، می خواست آن قدرت را برای خود مهار کند.

بنابراین گیدئون دکتر پرشینگ را مجبور کرد که ژن – و midi-chlorians™ – مسئول قدرت گروگو را جدا کند. سپس گیدئون ژن ها را در نسخه های ژنتیکی کاملی از خود قرار داد. هشدار اسپویلر: به سرانجام نرسید. تمام کلون ها نابود شدند. اما از نظر جدول زمانی جنگ ستارگان، این مقدمه ای بود برای برنامه های مغز متفکر شیطانی دیگر … برنامه هایی که در واقع به نتیجه رسیدند.

امپراطور پالپاتین / دارث سیدیوس

حماسه اسکای واکر

البته، هر پروژه شبیه سازی از جنگ ها همیشه هدفی … موذیانه تر … داشت. همانطور که در جنگ ستارگان اپیزود نهم: ظهور اسکای واکر نشان داده شد، امپراتور پالپاتین از فناوری و پیشرفت‌های پزشکی کامینو برای گسترش بی‌نهایت وجود خود استفاده کرد. لرد سیت قبلاً بر مرگ غلبه کرده بود، اما او به یک بدن فیزیکی نیاز داشت که بتواند قدرت ها و توانایی های خود را در آن هدایت کند. بنابراین، شبیه سازی.

دارث سیدیوس از شبیه سازی ژنتیکی برای کار در پشت صحنه First Order™ استفاده کرد. با این حال، بدن کلون او نسبتاً شکننده به نظر می رسید و مستعد نارسایی اندام و تجزیه بیرونی بود. در حالی که او هنوز می‌توانست از قسمت تاریک نیرو با پتانسیل کامل خود استفاده کند، برای زنده ماندن باید به ماشین‌های زیادی متصل می‌شد. ما فرض می‌کنیم که شبیه‌سازی می‌تواند کارهای زیادی را برای کسی انجام دهد که می‌خواهد دائماً از محدودیت‌های خود و همچنین قوانین فیزیک عبور کند.

ترچمه از هادی شنوایی – برگرفته از سایت سایدشو

https://www.sideshow.com/blog/star-wars-history-of-cloning