سرگذشت تایتان دیوانه !

تانوس با اختلاف یکی از خطرناک ترین دشمنان انتقام جویان در تاریخ است تایتان دیوانه در داستان های بسیاری از قهرمانان محبوب دنیای مارول, نقش نابود کننده جهان را داشته است … یک تهدید برای تمام کهکشان!

از “مرد آهنی شکست ناپذیر” گرفته تا “کاپیتان مارول” و حتی “دختر سنجابی مغلوب نشدنی“! او در بعضی از روایت ها برای تسخیر قلب دختر محبوبش مقابل “ددپول” نیز مبارزه کرده است .

در هر روایتی, تانوس یک دشمن و حریف به شدت قدرتمند و به شکل عجیبی باهوش است, در حدی که بتواند توازن یک کهکشان را بر هم بزند.

میپرسید چگونه توانسته به این درجه از قدرت برسد !؟ با ما همراه باشید تا سه روایت مختلف از منشا و سرآغاز این کاراکتر را بررسی کنیم :

1/ Invincible Iron Man ( 1982 )

“تانوس”  در سیاره ای به نام تایتان به دنیا آمد, او و دیگر تایتان ها عملا در یک مدینه فاضله رشد کردند, سیاره ای آباد و گونه ای که انگار بوجود آماده بودند تا باهوش و زیبا باشند. آن ها از موجودیتی کیهانی با قدرتی شگرف ساخته شده بودند, قدرتی که به آن ها توانایی بوجود آوردن زندگی را میداد.

تانوس از مادر و پدری به نام های “سوی سان” و “آلارس” متولد شد, برادرش “اروس” یک انتقام جو بود و توانایی مجاب کردن دیگران را داشت, به علاوه ی تمام توانایی های خارق العاده ای که تمام فناناپذیران با آن به دنیا می آیند. اروس فرزند محبوب الارس بود و همیشه باعث افتخار و سربلندی خانواده … دقیقا برعکس تانوس …

او از ابتدا مانند یک عجیب الخلقه به دنیا آمد , تضادی که او را از بقیه فنا ناپذیران متفاوت میکرد , او از همان ابتدا پوستی بنفش رنگ , پر از چین و چروک های ترسناک داشت.

وقتی تایتان دیوانه بزرگ شد, شیفته ی مرگ شد !

و حتی در یک آرامگاه باستانی , تجسمی واقعی و فیزیکی از مرگ را ملاقات کرد … این جا بود که تانوس عاشق مرگ شد و به امید ثابت کردن عشقش و جلب توجه مرگ, نقشه ی نابود کردن زندگی در تمام کهکشان را طرح ریزی کرد.

در حالی که تانوس تمام قدرت های یک فنا ناپذیر را داشت, بخاطر خصوصیات ناشی از عجیب الخلقه و جهش یافته بودنش, او قوی تر و باهوش تر از تمام فنا ناپذیران دیگر بود .

در این روایت تانوس به شکل خستگی ناپذیری در تکاپوی جنگ افزار ها و سلاح های قدرتمندی است تا به کمک آن ها نابودی تمام سیارات را رقم بزند … و تمام این ها را فقط برای عشقش, مرگ انجام میدهد .

تهیه شده توسط سیاوش نثری
ترجمه ای از سایت
Sideshow.com