برای اینکه بفهمید که Mandalorian™ در ساخت داستان‌ها، شخصیت‌ها و دنیای خود از فیلم‌های کلاسیک وسترن و سامورایی‌ها استفاده می‌کند، نیازی نیست که یک محقق فیلم باشید. این نمایشی است که تأثیرات خود را در آستین خود می پوشاند، حتی بیشتر از سایر آثار موجود در جهان جنگ ستارگان.

Mando™ جدیدترین تجسم یک سنت غنی سینمایی است، سنت کهن‌الگوی رانشگر. او همه از فیلم مرد بی نام اثر کلینت ایستوود گرفته تا سانجوروی توشیرو میفونه را در DNA خود دارد. و در حالی که داستان او تا به حال از ادای احترام یا پاستیچ ساده دور بوده است، تعدادی اپیزود وجود دارد که مستقیماً از فیلم‌های کلاسیک الهام گرفته شده است که کارگردانان و نویسندگان پشت هر فصل جدید از سری موفق جنگ ستارگان را الهام می‌بخشد.

 

برای چند دلار بیشتر

سه گانه دلاری سرجیو لئونه، کارگردان افسانه ای، جهانیان را با فیلم «مرد بی نام» اثر کلینت ایستوود، نمادین ترین کابوی تاریخ سینما، به دنیا معرفی کرد. نمی توان میزان بدهی مندالوریان به این آثار را تعیین کرد. تأثیر آنها بر نمایش بسیار فراتر از یک قسمت یا نشانه بصری است.

با این حال، اگر تنها فیلمی وجود داشته باشد که بتوان به آن اشاره کرد که بیشترین تأثیر را در هر خط داستانی دارد، آن دومین فیلم از مجموعه وسترن، برای چند دلار بیشتر است. فیلم مرد بدون نام را می‌بیند که با اکراه به یک جایزه بگیر دیگر می‌پیوندد – ایده‌ای که ماندالوریان اکنون دو بار از آن استفاده کرده است. در فصل اول سریال، دریفت بین ستاره‌ای ما و دروید IG-11™ شکارچی جایزه بود که در پایان فصل اول سریال فراموش‌نشدنی به اوج رسید، زمانی که IG-11 خود را فدا کرد تا ماندو و کودک را نجات دهد.

 

جنگ ستارگان ماندالوریان

در فصل 2، این سریال با بازگشت Boba Fett™ افسانه‌ای، تماشاگران را شگفت‌زده کرد، کسی که خود را با ماندو به نفع بازپرداخت آنچه به‌عنوان بدهی می‌داند، هماهنگ کرد. این دو با هم یک تیم قاتل را تشکیل می دهند، اما اشتباه نمی کنند: شهرت فت به عنوان یک قاتل خونسرد را نباید دست کم گرفت. مهمتر از همه، او ابتدا مراقب خودش است.

اکشن فیگور بوبا فت | Boba Fett | از فیلم جنگ ستارگان

هفت سامورایی

هیچ اپیزودی به اندازه «فصل 4: پناهگاه» به کارگردانی برایس دالاس هاوارد ادای احترام مستقیم به یک فیلم نداشته باشد، این ترجمه نسبتاً ساده ای از هفت سامورایی کلاسیک آکیرا کوروساوا است. در حالی که در این قسمت یک تیم دو نفره در Mando و Cara Dune™ به نیروها می پیوندند تا از یک شهر تحت محاصره در برابر راهزنان محافظت کنند، حماسه کوروساوا (که اغلب به عنوان یکی از بهترین فیلم های ساخته شده تا کنون شناخته می شود) هفت سامورایی متفاوت را برای انجام همین کار دور هم جمع می کنند. تفاوت؟ یکی پایان شادتری نسبت به دیگری دارد – ما آن را به شما واگذار می کنیم تا بدانید کدام است.

 

گرگ تنها و توله

اولین بار در سال 1970 منتشر شد، گرگ تنها و توله اثر Kazuo Koike و Goseki Kojima یکی از تاثیرگذارترین کمیک‌هایی است که تا کنون ساخته شده است. این اثر که برای نزدیک به 30 جلد اجرا می شود و در شش فیلم اقتباس شده است، از آثار فرانک میلر گرفته تا قبیله وو تانگ را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین یکی از متون کلیدی است که الهام بخش ماندالوریان بوده است.

 

جنگ ستارگان ماندالوریان

 

هیچ فیلم یا داستانی وجود ندارد که بتوان به عنوان متن اصلی نمایش جنگ ستارگان به آن اشاره کرد. با این حال، در Lone Wolf and Cub، مفهوم در کل قوی‌ترین ارتباط را ایجاد می‌کند: پدری، Ogami Itto، به عنوان جلاد شوگان خدمت می‌کند. وقتی یک قبیله رقیب همسر و خانواده او را به قصاص می کشد، او مجبور می شود با پسر شیرخوارش دایگورو فرار کند. آشنا بنظر رسیدن؟ این الهام‌بخش اولیه برای فرضیه ماندالوریان است.

فیگور بیبی یودا | Baby Yoda | از جنگ ستارگان

نابخشوده

«فصل پنجم: اسلحه‌ باز» کهن‌الگوی گسترده‌ای از ژانر وسترن را در ماندو فرا می‌خواند که با یک جایزه بگیر سرسخت (اما تا حدودی بی‌عقول) به نام تورو کالیکان مواجه می‌شود. این یک سنت قدیمی این ژانر را به یاد می آورد، سنت تفنگچی مسن تر که با اکراه با جوان گرسنه متحد می شود. به سختی می توان به فیلمی اشاره کرد که قسمتی به آن ادای احترام می کند، زیرا داستانی است که توسط ورودی های بی شماری در این ژانر لمس شده است. با این حال، به طور خاص یکی از داستان های فرعی شاهکار نابخشوده 1992 را به یاد می آورد.

فیلم Unforgiven به کارگردانی کلینت ایستوود به عنوان نماد قدیمی وسترن ایفای نقش می‌کند که تلاش می‌کند تا کمان کار خود را در این زمینه حفظ کند. یک اسلحه‌باز پیر از دوران بازنشستگی توسط یک تازه‌کار بدقلق و نفرت‌انگیز که خود را بچه شوفیلد می‌خواند، بیرون می‌کشد. در سرتاسر فیلم سرشان را می زنند و رفتارشان در تقابل برگشت ناپذیر است. این یک پویایی آزموده و واقعی است که در شراکت ملایم ماندو و کالیکان نیز به خوبی عمل می کند.

 

شاهزاده مونونوکه

این یکی بیشتر به زبان بصری مربوط می شود تا خود طرح (اگرچه طرح اپیزود برگرفته از آن مطمئناً خالی از پژواک نیست). «فصل 13: جدای» یک رقیب قوی برای بهترین قسمت سریال است و بینندگان را با اولین تصویر زنده از شخصیت مورد علاقه طرفداران آسوکا تانو آشنا می کند.

در خلاصه داستان این اپیزود، ماندو در وسط درگیری بین آهسوکا و یک قاضی امپراتوری محلی در جستجوی پاسخ، تصادف می کند. به جای ماندو، داستان تمرکز بسیار بیشتری روی دشمنی بین Ahsoka و Magistrate دارد که مشخص می‌شود با یک شرور بدنام جنگ ستارگان رابطه دارد.

 

جنگ ستارگان ماندالوریان

 

خود طرح به طور کمرنگی از طرح حماسی پرفروش پرنسس مونونوکه هایائو میازاکی نشأت می‌گیرد، اما این تصاویر اپیزود است که ادای احترام مستقیم‌تری را ارائه می‌کند. در سرتاسر پرده سوم داستان فریم هایی وجود دارد که مستقیماً نماهای پرنسس مونونوکه را منعکس می کند، به خصوص در طول دوئل بین آهسوکا و قاضی. این ادای احترام بسیار ظریف‌تر از آنهایی است که در قسمت‌های قبلی نمایش استفاده شده است، اما هی، کمی ظرافت هرگز آسیبی نمی‌زند.

به‌علاوه، یادآوری خوبی است که جنگ ستارگان از طریق یک رسانه تصویری روایت می‌شود – گاهی اوقات لازم نیست تأثیرات خود را از طریق تعاملات داستانی و شخصیت‌ها بیان کنید. گاهی اوقات یک ادای احترام به یک شاهکار متحرک با کادربندی عالی برای رساندن پیام شما کافی است.

 

ترجمه ای از هادی شنوایی – برگرفته از سایت سایدشو

https://www.sideshow.com/blog/star-wars-cinema-5-films-that-inspired-and-influenced-the-mandalorian/